- چرک شدن
- کثیف، ناپاک شدن
معنی چرک شدن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بصورت کرک در آمدن، ژولیده شدن (موی)
Pucker
сморщиваться
runzeln
зморщуватися
marszczyć się
franzir
arricciare
fruncir
froncer
rimpelen
mengerutkan
सिकोड़ना
しわを寄せる
주름을 잡다
buruşmak
kutufautisha
চুপটি মারা
بلبلانا
شامل شدن، گنجیدن
غلبه کردن، تسلط
پاگیزه گردیدن، طهارت، طاهر شدن، تطهر پاک گردیدن پاکیزه گردیدن طاهر شدن طهارت طهر، منزه بودن تبارک تقدیس، از حیض بر آمدن قطع شدن خون حیض ماهیانه در وقتی که زن هنوز بسن یاس نرسیده است اقراء، صفای باطن یافتن، انجلا پس از خسوف و کسوف، سترده شدن زدوده شدن زایل شدن، یا از عیب یا عوار پاک شدن، برائت یافتن، یا از وام و جز آن پاک شدن، پرداختن آن برائت
رنگ زرد گرفتن اصفرار. یا زرد شدن خورشید غروب آفتاب
رد شدن یا جرح شدن شاهد. قبول ناشدن گواهی شاهد
دلیر و جسور شدن
دور خود گردیدن چرخیدن
میل بخواب داشتن
برگشتن اتومبیل و مانند آن بیک سمت واژگون شدن
غلبه کردن ظفر یافتن پیروز شدن، مسلط شدن استیلا
روبرو شدن، مواجه شدن